معرفی ایرباس 300 بازنشسته هما EP-IBV
این هواپیما که به سفارش ایرانایر و با سریال 187 ساخته شد، اولین پرواز خود را در 1982/03/23 انجام داد و در تاریخ 1982/05/12 [مطابق با 22 اردیبهشت 1361] به ایرانایر تحویل داده شد.
اتفاق جالب درباره این هواپیما، گم شدن عجیب این ایرباس در آسمان و در نهایت پیدا شدنش در پاکستان است؛ چرا که این هواپیما در پرواز از کرمان به تهران، در مسیر اشتباهی راه پاکستان را در پیش گرفت و با خوششانسی تمام و بدون هیچ خطری از سوی پدافند پاکستان در فرودگاه کراچی بر زمین نشست. [شرح این اتفاق در بخش رویدادهای این هواپیما]
نهایتا پس از 32 سال خدمت، هواپیما در تاریخ 20 فروردین 1393 آخرین پرواز خود را از فرودگاه مهرآباد به فرودگاه امام خمینی انجام داد و هماکنون در این فرودگاه به خواب ابدی فرو رفته است.
مشخصات فنی
این هواپیما از 2 موتور توربوفن CF6-50C2 ساخت جنرال الکتریک در زیر دو بال، با طول هر موتور 4.65 متر و عرض 2.67 و با وزن هر کدام 4100 کیلوگرم و رانش هر کدام 51800 پاوند استفاده میکرد. [این موتور قابل نصب روی هواپیماهای ایرباس 300 سری 200 و بوئینگ 747 تا سری 300 و DC-10-15/30 است.]
ـ مدل هواپیما: Airbus A300B2-203
ـ طول هواپیما: 53.62 متر
ـ طول کابین: 40.70 متر
ـ عرض هواپیما: 5.64 متر
ـ عرض کابین: 5.28 متر
ـ دهانه بال: 44.84 متر
ـ ارتفاع بلندترین نقطه سازه از سطح زمین: 16.53 متر
ـ مساحت بال: 260 متر مربع
ـ سرعت کروز: 850 کیلومتر بر ساعت
ـ ماکزیمم سرعت: 890 کیلومتر بر ساعت
ـ برد پرواز: 6300 کیلومتر
ـ سقف پرواز: 33000 پا (10 کیلومتر)
ـ حداکثر وزن در زمان برخاست: 142000 کیلوگرم
ـ حداکثر وزن در زمان فرود: 130000 کیلوگرم
ـ طول باند مورد نیاز برای تیکآف: 2300 متر
ـ کروی پرواز: سه نفر
رویدادها
ـ در شامگاه 24 اسفند 1378 این هواپیما که قرار بود از زاهدان به کرمان و سپس تهران پرواز نماید، پس از ترک فرودگاه کرمان با 284 مسافر، در اتفاقی نادر، بعلت اشتباه خلبان و کمکش، سر از کراچی پاکستان درآورد.
ماجرا از این قرار بود که خلبان هواپیما در اقدامی خلاف مقررات، کنترل هواپیما را در اختیار کمک خود قرار داده و وی نیز پس از تیکآف، در انتخاب مسیر دچار اشتباه شده و بجای تهران، مسیر شرق را در پیش میگیرد و خلبان نیز متوجه این اشتباه فاحش کمک خود نمیشود. به دلیل این اشتباه، هر دو خلبان تنزل درجه گرفتند.
از طرفی با توجه به اینکه این رویداد درست 2 روز پس از ترور سعید حجاریان در خیابان بهشت تهران اتفاق افتاد، در آن زمان شایعات مختلفی درباره این اتفاق ایجاد شده بود.
سید حسین مرعشی، رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که مسافر همین پرواز بود، درباره این اتفاق مینویسد:
در دوران نمایندگی مجلس ششم، طبق برنامه همیشگی هر هفته به کرمان میرفتم و به برنامههای حوزه انتخابیه در حد فرصت و امکانات رسیدگی میکردم. یک شب در برگشت از کرمان با ایرباس ایرانایر اتفاق عجیبی افتاد که بعید است تا آخر عمر، مشابه آن را درک کنم و امیدوارم چنین اتفاقی برای هیچ گروه دیگری هم واقع نشود.
پرواز ساعت هشت و نیم شب از کرمان به موقع انجام شد و قرار بود یک ربع به ده در تهران بنشیند، من هم جایی در تهران برای شام مهمان بودم و به دوستان گفته بودم با تأخیر خواهم رسید.
صندلی من در ردیف یک و همه چیز عادی بود ولی یک خانمی که با فاصله کمی با من نشسته بود از همان ابتدای پرواز دلشوره و حس خاصی داشت. او از هر صدای معمولی و هر حرکت هواپیما وحشتزده میشد.
بعد از گذشت بیش از یک ساعت که باید هواپیما برای نشستن یا به اصطلاح لندینگ کاهش ارتفاع را شروع میکرد، هواپیما برای یک مدت پانزده دقیقه در جا دور زد، بطوری که همه کلافه شده بودند و خانم موصوف بیش از سایرین مضطرب شده بود.
من با تصور اینکه به دلیل ترافیک فرودگاه مهرآباد، بر اساس روال معمول برج به هواپیما هولد داده، به فرد کناری خودم که از افراد فنی ایرانایر بود گفتم برو به خلبان بگو با مسافران حرف بزند و آنان را از نگرانی بیرون بیاورد. او رفت و برای مدت پانزده دقیقه برگشت در حالی که آنقدر دستمال کاغذی برای خشک کردن عرق پیشانی خود مصرف کرده بود که تمام پیشانی آن مملو از ذرات دستمال شده بود. با برگشت او، خانم حساس همجوار من نگرانتر شد و فریاد زد: گفتم وضع خرابه، ببینید این چه حالی داره !!!
البته من هم کمی نگران شدم و فکر کردم چرخهای هواپیما باز نشده و هواپیما منتظر آماده شدن باند برای فرود اضطراری و بدون چرخ است. از همکار هما پرسیدم چه خبره؟ چرخها باز نمیشه؟ او گفت: وضع از این حرفها خطرناکتره، طاقت داری که فریاد نزنی؟ گفتم مشکلی ندارم بگو. گفت: گم شدیم. با شنیدن این جمله و با توجه به شناخت کمی که از صنعت هوائی داشتم، خیلی جا خوردم.
خواندن چندین آیتالکرسی و دعای توسل و در نهایت، انقطاع کامل از همه چیز و همه کس و تسلیم کامل شدن در مقابل اراده حق و اینکه بالاخره مرگ هر موجودی فرا میرسد و مقدر بوده است که من اینگونه از دنیا بروم و...
این حدود دو ساعت اضطراب هر چند به دلیلی آگاهی از عمق خطری که در دو قدمی ما بود سخت بود ولی از سوی دیگر مفید هم بود و فایده آن، فرصت توبه و انابه به درگاه حق جلوعلی بود.
به هرحال یک معجزه جان من و همه مسافران را نجات داد و با همکاری مرکز کنترل هوائی ایران و دقت مرکز کنترل پاکستان، هواپیما پس از حدود سه ساعت پرواز آماده نشستن بر روی باند فرودگاه کراچی شد. زمانی که سرمهماندار بسیار شجاع و خوشاخلاق پرواز که در تمام ساعات بحرانی با روحیه بسیار بالا و بدون واهمه، با مسافران صحبت و با اطمینان کامل هر نوع مشکلی را منکر میگردید، اعلام کرد شما میتوانید از پنجره هواپیما چراغهای شهر کراچی پاکستان را ببینید، خنده قهقه بلند شد و سکوت توأم با وحشت چند ساعته شکست.
پس از ورود به فرودگاه کراچی اولین موضوعی که جلبتوجه کرد و اعتراض محترمانه مسافران را برانگیخت فرودگاه پیشرفته کراچی بود. مسافران ناخوانده کراچی به من میگفتند، حاجآقا این هم از پاکستانیهای فقیر!! چرا برای ایران کاری نمیکنید؟
یکی از دوستان سیصد دلار از یکی از تجار همراه قرض کرد و از فروشندگان کارتهای اعتباری تلفن، کارت خرید و در اختیار مسافران گذاشت تا با تهران تماس بگیرند و بگویند کجا هستند. خود من به همسرم زنگ زدم و وقتی پرسید کجایی؟ چرا دیر آمدی؟ گفتم کراچی هستم و او باور نمیکرد فکر میکرد مثل بعضی اوقات شوخی می کنم. شب را با مسافران تا صبح در فرودگاه بینالمللی کراچی بیتوته کردیم.
خلبان پس از کنترل دستگاههای ناوبری هواپیما متوجه شده بود که هواپیما سالم است و فقط خطای بیسابقه و البته ممکن او در یک چرخش صد و هشتاد درجهای پس از پرواز از باند کرمان او را در مسیر غلط قرار داده. آماده بود پرواز به تهران را آغاز کند، اما مسافران تسلیم نشدند.
با آقای کاظمی مدیرعامل وقت ایرانایر تماس گرفتم و او پس از بررسی از من خواهش کرد که من ابتدا سوار شوم تا مسافران از من پیروی کنند. من موکول به نظر اکثریت مسافران شدم، آنان را جمع کردم، مطلب را توضیح دادم و رفتن یا نرفتن را به رأی گذاشتم، فقط سه نفر بجز من موافق پرواز با همان هواپیما بودند، لذا ایرانایر یک هواپیمای 747 فرستاد تا مسافران را به تهران برگرداند.
روز بعد در بازگشت، یک نفر از مسافران که کنار من نشسته بود میگفت که دیشب پس از سوار شدن هواپیما در کرمان به خواب رفته و در فرودگاه کراچی آخرین نفری بوده که بیدار و سپس پیاده شده است. او هیچ اطلاعی از استرسها و اضطرابها نداشت. به او گفتم خوش به حالت.
این روزها با دیدن اوضاع و احوال مملکت بیاد آرامش فوق تصور آن مسافر به خواب رفته سفر به کراچی میافتم و با خود میگویم کاش من هم خواب یا بیاطلاع بودم تا اینقدر از عمق فاجعه نسوزم در همه چیز.
یکشنبه نوزدهم خرداد هشتاد و هفت
ـ در آخرین ساعت 19 مرداد 1387 نیز این هواپیما هنگام برخاستن از باند فرودگاه جده به مقصد مهرآباد، بدلیل تركیدگی دو لاستیك عقب سمت راست هواپیما به علت وجود شیء خارجی در باند فرودگاه، خلبان اقدام به ترمز شدید جهت انصراف از پرواز و توقف فوری میکند که این امر موجب آتش گرفتن چرخها میشود.
ـ در 29 اسفند 1390 این هواپیما که قرار بود زائران خانه خدا را از فرودگاه مهرآباد تهران به جده منتقل کند، بدلیل نقص فنی در موتور شماره یک، مجبور به فرود اضطراری در فرودگاه اهواز با یک موتور خاموش میشود. مسافران این پرواز ساعاتی بعد با هواپیمای جایگزین عازم جده میشوند.
تصاویری از این هواپیما
فرودگاه تولوز ـ در حال آمادهسازی جهت تحویل به هما
انتقال حجاج به فرودگاه جده ـ شهریور 1386
بهمن 1370 ـ فرودگاه هامبورگ
فلایتدک
اورهال در فارسکو ـ 1388
کابین هواپیما
مدتها پارک در گوشه شرقی فرودگاه امام خمینی
حال و روز فعلی هواپیما