الآن که کامنتهای وبلاگ رو نگاه میکردم چشمم به یک کامنت از فردی با نام مستعار 'دکتر' افتاد که خودش رو از دلواپسان میدونست.
خواستم در همون بخش نظرات پاسخ ایشون رو بدم، اما حیفم اومد اونجا جوابشون رو بدم که ممکنه همه نبینند. بنابراین این پست یه مقداری برخلاف بقیه پستها جنبه سیاسی پیدا میکنه.
ابتدا نظر دوست دلواپسمون رو به رنگ آبی و سپس جواب ایشون رو منتشر میکنم. خواهش میکنم موافقین یا مخالفین هم مشارکت کنند و درباره این مذاکره بدون اینکه به کسی اهانتی بکنن، نظر بدن.
چون این پست جنبه گفتوگویی داشت از زبون محاورهای در این پست استفاده کردم.
کامنت دوست دلواپس:
منم دلواپسم...
دلواپسِ اینکه یه عده، به جای اعتماد به توان داخلی و تمرکز بر اقتصاد مقاومتی، دارن سرمایه های کشور رو به باد فنا میدن...
حرف ما اینه که میشد به جای این خریدهای نجومی، سرمایه های کشور رو صرف تولید هواپیمای ملی کرد... همون طور که در صنعت موشکی با تکیه به همین جوونا، یکی قدرت های جهانی شدیم
یا علی
پاسخ وبلاگ طیاره:
دوست دلواپس گرامی!
بد نیست به یادتون بیارم که سرمایههای کشور رو کسانی به باد فنا دادند که شعار «ما میتوانیم» سر دادند، اما تورم کشور رو به بالاترین حد ممکن رسوندند و مردم کشور رو به فلاکت کشوندند، اما نتونستند...
سرمایههای کشور رو کسانی به باد دادند که پشت تریبون جوگیر میشدند و قطعنامهها رو کاغذپاره میخوندند، که نتیجهاش این شد که مجبور شدند سرمایه ملیمون ـ نفت ـ رو کشتی کشتی بدن به امثال بابک زنجانیها که اونا هم پول من و شما رو بخورن و یه لیوان آب هم روش...
سرمایههای کشور رو کسانی به باد دادند که برای آبروریزی نشدن، میلیونها دلار پول من و شما رو رشوه دادند به یه جزیره فسقلی که تا حالا اسمش رو هم نشنیده بودیم تا حاکمشون بیاد با رئیس دولت ما دیدار داشته باشه و عکس یادگاری بگیره، یه وقت نگن کسی حاضر نشده با رئیس دولت ایران دیدار کنه...
سرمایههای کشور رو کسانی به باد فنا دادند که در زمان اونا و بخاطر دونکیشوت بازی که در آوردند، تولید کشور خوابید و کارخونهها یا تعطیل شدند یا اونایی که تعطیل نشدند با یک چهارم ظرفیت کار میکردند و هنوزم که هنوزه نتونستند سرپا بشن...
شماها که اسم خودتونو گذاشتین دلواپس چرا اون روزا پیداتون نبود؟؟؟
چرا اون روزا که مردم شب تا صبح پشت در بانکها میخوابیدند تا یکی دو تا سکه بخرند دو زار گیرشون بیاد چرا دلواپس نشدید؟؟؟
چرا اون روزا که اقتصاد کشور هر روز یه تلاطمی پیدا میکرد و جمشید بسماللهها و بابکزنجانیها تعیین کننده وضعیت معیشتی مردم بودند دلواپس نشدید؟؟؟
چرا اون روزا که پول مملکت رو دزدا و اختلاسگرها میچاپیدند دلواپس نشدید؟؟؟
باید به من و امثال من حق بدید که بگم دلواپس بودن شماها دروغی بیش نیست و حالا که منافعتون کیسه شده و مث اون روزا نمیتونین پولای ملت رو راحت قورت بدین، به فکر دلواپسی افتادین...
دوست عزیز دلواپس!
فکر نمیکنم هیچ ایرانی بدش بیاد بتونه سوار هواپیمایی بشه که تو کشور خودش ساخته شده و امنیتش هم در حد استاندارده. باور کنید این آرزوی همه ماهاست. اما هر چیزی سر جای خودش. خودتونم میدونید این کار زمانبر هست و سرمایهگذاری در این کار سالها طول خواهد کشید تا به نتیجه برسه و وظیفه هر دولتی هم هست که این حمایت رو از تولید داخلی بکنه، اما الآن که هنوز نتونستهایم، آیا نباید ناوگان فرسوده فعلی رو نوسازی کنیم تا امثال پدر و مادر من و شما که میخوان باهاش برن سفر عتبات و مشهد مقدس، تن و بدنشون نلرزه از ترس سقوط؟؟؟
دولت وظیفهاش بوده ناوگان رو نوسازی کنه که تلاش خودش رو تا حدودی کرده. من موندم چرا شماها عزا گرفتین که مردم قراره سوار هواپیمای نو بشن!!!
در پایان به این رو هم بگم که خرید این هواپیماها تلف کردن سرمایه ملی نیست، بلکه خودش فراهم کردن یه زیرساخت برای ایجاد هزاران شغل مستقیم و غیرمستقیم در زمینه صنعت هوانوردی، توریسم و گردشگری و مشاغل خدماتی خواهد بود. از طرف دیگه، بجز چند هواپیمای آماده که بزودی وارد کشور میشن، بقیه هواپیماها با سرمایه ملی خریداری نمیشن که شما دلواپس اون بشین، بلکه بصورت فاینانس و اجاره به شرط تملیک خواهد بود و پولی از دولت در این زمینه نخواهند گرفت تا شما بخواهین اسمشو بذارین خرید نجومی...
راستی... از املاک نجومی چه خبر؟ آیا واسه املاک نجومی هم دلواپس هستید؟
+ نوشته شده در ساعت 12:55 توسط ادمین
|